خونه جدید
دختر عزیزم بعد از تولدت خیلی سر مامانی شلوغ شد و دیگه نتونستم یه سری به وبلاگت بزنم مامانی و بابایی خیلی وقت پیش، از زمانی که توی شکم مامانی بودی ،تصمیم داشتیم که خونمونو تغییر بدیم و از شرق تهران به غرب تهران منتقل بشیم علت اینکه ما شرق تهران خونه داشتیم این بود که مامانی به محل کارش نزدیک باشه مامانی وقتی که سه ماهه باردار بود و تو توی دل مامان بودی تصمیم گرفت دیگه سرکار نره و استعفا بده هرچند که اوضاع مالیمون برای مدتی بهم میریخت ولی اینکارو انجام دادم مامی توی شرکت نفت شاغل بود و بعد از ده سال سابقه کار تازه استخدام شده بود.خیلی ها با این کار م...
نویسنده :
مامانی
16:31